اوایل سال گذشته بود که برخی از کارشناسان اقتصادی نسبت به آینده مبهم و خطرناک بازار سرمایه هشدارهایی دادند؛ برای نمونه، دکتر محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام اردیبهشت ماه ۱۳۹۹ در یادداشتی با انتقاد از اداره اقتصاد به شکل الاکلنگی نسبت به وضعیت بورس هشدار داد و گفت: کفه بورس را به هوا برده اند و برای خود کف میزنند.
اما رئیس جمهور در آن مقطع در سخنانی اظهار داشتند: «بورس ما خوب شده، عصبانی هستند و میگویند بورس تمام دنیا به هم ریخته، چرا بورس ایران خوب است... بورس ایران به خاطر تلاش همه شرکتها و فعالان اقتصادی خوب است و خوشبختانه عرضه سهام شرکتهایی که شرکتهای بزرگ هستند...»
مسلما این یکی از سیگنالهای روحانی برای ترغیب مردم جهت سرمایه گذاری در بورس بود. وی همچنین در شانزدهم مردادماه سال گذشته، درست چند روز قبل از آغاز سقوط بورس، اظهار داشتند: «با شرایطی که بورس نشان میدهد، اوضاع بهتر خواهد شد؛ مردم باید همه چیز را به بورس بسپارند.»
چند روز بعد یعنی در ۲۲ مرداد ماه ۹۹ نیز طی صحبتهایی گفتند: «مردم بدانند سکه و دلار جای سرمایهگذاری نیست، اما بورس جای سرمایهگذاری است، خرید نفت جای سرمایهگذاری است.»
حالا تقریبا یک سال بعد از این صحبتهای رئیس جمهور، هفته گذشته (۱۷ تیر ۱۴۰۰) ایشان طی صحبتهایی گفتند: «البته وقتی مردم وارد بورس میشوند، نباید همه سرمایه خود را وارد کنند. میزان آورده باید در حدی باشد که با فراز و نشیب بورس، زندگی آنان به هم نریزد.»
هم اکنون پرسشی که در این خوانده میشوید مطرح است، نحوه تصمیم گیری شما به عنوان یک سهامدار و یا سرمایه گذار تازه وارد به بازار سرمایه است؛ آیا شما با توصیههای رئیس جمهور، همه چیزتان را به بورس آوردید؟ اگر پاسخ مثبت است، چقدر سود یا زیان کردید؟
اگر به توصیه چند روز پیش ایشان، قرار است عمل کنید، چند درصد از سرمایه خود را وارد بورس میکنید و انتظار چند درصد بازدهی در کوتاه مدت و بلندمدت را دارید؟
در مدت یک سال اخیر، تجربه سرمایه گذاری در بورس، شما را با چه فراز و فرودهایی همراه کرد؟ آیا از بازار خارج شدید یا همچنان حضور دارید؟